بسم الله الرحمن الرحیم
متن نامه ی احمد عبدالملکی مدیر کل پژوهش های اجتماعی و سنجش برنامه ای
جناب حجت الاسلام آقای دکتر کاویانی
استاد محترم حوزه و دانشگاه
با سلام و احترام؛ همانطور که مستحضرید در تاریخ یازدهم آذر ماه سال جاری مصاحبه ای با جنابعالی درباره سبک زندگی صورت گرفت. این مصاحبه توسط نمایندگان مرکز تحقیقات صدا و سیما، سرکار خانم غندالی و سرکار خانم دیباجی انجام شد که متن آن پس از پیاده سازی و تایپ، برای تجدید نظر تقدیم می شود . خواهشمندم پس از تایید یا اعمال تغییرات، مراتب را به اطلاع نماینده مرکز برسانید.
قبلا از همکاری و مساعدت جنابعالی سپاسگزارم.
احمد عبدالملکي
مديركلّ پژوهشهاي اجتماعي و سنجش برنامهاي
متن مصاحبه ی استاد محمد کاویانی با مرکز تحقیقات صدا و سیما
متن مصاحبه به حجتالاسلام جناب آقای دکتر کاویانی
محل مصاحبه: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
تاریخ: دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۲
سؤال: چه مؤلفههایی در مطالعات سبک زندگی اهمیت بیشتری دارد؟
پاسخ: کوچک یا بزرگ بودن طرح مطالعاتی مرکز شما در این زمینه تعیینکننده است. مسئله دیگری که تعیینکننده است هدف شما از اجرای این طرح است.
اگر صداوسیما به این طرح پژوهشی اینطور نگاه میکند که در درازمدت میخواهد به سبک زندگیها، شکل و جهت دهد و دستاوردهای نهایی تحقیقاتش را در برنامههایش اشراب کند و راه دهد، باید طرحی مطالعاتی را در یک دهه، کمتر یا بیشتر در نظر بگیرد. اقتضای این طرح، پژوهشی وسیع و برنامهریزیشده است که طبیعتاً با مطالعه جامعه و زندگی روزمره مردم و آموزه های اسلامی و مکانیزم ها و فرایندهای رسیدن به آن وضعیتِ مطلوب، به نتیجه خواهد رسید.
اگر هدف این طرح، اصلاح اجتماعی باشد که دغدغه مقام معظم رهبری هم همین است و در سخنرانی خود در خراسان شمالی به ۲۰ مسئله مهم سبک زندگی اشاره کردند. میتوان با مطالعه دقیقتر و با فوریت بیشتر به ۲۰۰ مسئله جزئی دست پیدا کرد. چون سبک زندگی از کلیترین رفتارها شروع میشود و تا ریزترین و جزئیترین رفتارها، قابل مطالعه است.
آنچه ضروری است این است که باید در طی مطالعات خود، مطالعه مقدماتی و پیشنیاز داشته باشید. در قدم اول باید بنگرید سبک زندگیهای مطرح در جامعه کدامند. بخش دیگر کار این است که مطالعات نظری دینی و فرهنگی به طور کامل انجام شود تا بتوانید در نهایت به این نتیجه برسید چه میخواهید باشید. یعنی سبک زندگی در جامعه را چگونه می خواهید باشد.
علیرغم آنکه مطالعات زیادی هم بعد از سخنرانی حضرت آقا انجام شده است، اما تحقیقات علمی که مبنای برنامهریزی دقیق برای نهادهای تأثیرگذاری مانند صداوسیما و شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد، انجام نشده است. کارها و مطالعات بیشتر جنبه ترویجی و تبلیغی به خود گرفته است و اصطلاح سبک زندگی هنوز به اندازه کافی و دقیق فهم نشده است. حتی این مفهوم با مفاهیم دیگر همپوشانی دارد.
برای مطالعه هرچه بیشتر و عمیقتر، مطالعه پیرامون سبک زندگی باید از جامعه شروع شود. باید مشاهده کرد که جامعه در وضعیت فعلی چه کم دارد. باید براساس کمبودها، برنامهریزی کرد و توجه جدی داشت. فقط از روی مطالعات نظری و حتی آیات و روایات نمیتوان به تبیین سبک زندگی در جامعه پرداخت و به هدف رسید. بلکه باید با تحقیقات پیمایشی، آنچه را که میخواهیم باشیم، جستجو کنیم و بعد مسائل را طبقهبندی کنیم. به عنوان مثال، من آزمونی را درباره سبک زندگی با ۱۰ مؤلفه اجرا کردم که فقط یکی از مؤلفههایش نمره نزدیک به ایدهآل را کسب کرد. سایر مؤلفهها از نمره ایدهآل فاصله نسبتا زیادی داشتند. تحلیل من درباره این مؤلفه این بود که گویا از قدیمالایام در اذهان مردم جا افتاده بود که دینداری یعنی همین. آن مؤلفه عبارت بود از مؤلفه عبادی. یعنی دانشجویی که درباره لباس پوشیدن و رفتارش اعتراض داریم، در مؤلفه عبادی بیشترین نمره را کسب میکند اما در مؤلفه دفاع و امنیت، و دیگر مولفه ها نمره پایینی کسب میکند. تحلیل افراد پاسخگو در این زمینه این بود که امنیت را بخشی از سبک زندگی دینی نمیدانستند یا درباره مؤلفه بهداشت و سلامت نیز نمره مناسبی کسب نمیکنند. گرچه قبول دارند که باید مسائل بهداشتی را رعایت کنند اما الزاماً آن را بخشی از سبک زندگی دینی نمیدانند. نتیجه آنکه در طرحهای پژوهشی مربوط به سبک زندگی، مؤلفههایی همچون سلامت و بهداشت و دفاع و امنیت باید مورد توجه جدی قرار بگیرند. باید تمام اجزاء و مولفه های سبک زندگی مورد توجه قرار بگیرد؛ حق نداریم یک بعد را بزرگ و برجسته کنیم و ابعاد دیگر را نادیده بگیریم یا به اختصار برگزار کنیم؛ اگر این کار با بکنیم، چهره اسلام و سبک زندگی اسلامی، حالت کاریکاتوری پیدا می کند.
سؤال: همانطور که در بیانتان اشاره کردید، مطالعه سبک زندگی به شناخت اجتماعی نیاز دارد. رویکرد اجتماعی داشتن به سبک زندگی و مطالعه آن در متن جامعه امری ضروری است و شناخت اساسی باید از جامعه به دست بیاید. قصد ما همین است که برای شناسایی هرچه بیشتر سبک زندگی از وضعیت اجتماعی و جامعه مطلع شویم و برای این منظور تلاش داریم پیمایشهایی را انجام دهیم. حال لازم است که کدام مؤلفهها را در دستور کار خود قرار دهیم؟
ادامه سؤال (خانم دیباجی): ما تحقیقاتی انجام دادیم اما به اسم سبک زندگی نبوده است. در طول ده سال گذشته، تحقیقاتی درباره حجاب، حلال و حرام، الگوی مصرف، تقلید دینی، شبهههای دینی و ماهواره انجام دادیم. مطالعاتی که در حال حاضر میخواهیم انجام دهیم، شامل همه اینهاست. آیا امکان دارد صرف نظر از پیمایش، براساس روندپژوهی به نتایجی برسیم؟
پاسخ: هنگامی که درباره سبک زندگی مطالعه میکنیم، نگاهمان به این مفهوم باید به وسعت اصلاح اجتماعی باشد. نه یک نگاه علمی و نظری صرف. اصلاح اجتماعی قابل تشبیه به رابطه پزشک و بیمار است، لکن یکی در مقیاس فردی است و دیگری در مقیاس اجتماعی. وقتی بیمار برای درد مشخصی به پزشک مراجعه میکند، پزشک برای درمان بیماری باید به مسائل جانبی که بر روند بیماری تأثیرگذار است، توجه کند، چون همه ابعاد زیستی یک فرد بر یکدیگر اثر می گذارند؛ بنا بر این هم در بررسی های تشخیصی و هم در راهکارهای درمانی، باید کلیتِ یکپارچه بیمار را ملاحظه کنیم تا با اصلاح کردن یک گوشه، گوشه های دیگرش را تخریب نکنیم. درباره سبک زندگی هم همینطور است، بلکه در هم تنیدگی ها، بیشتر و جدی تر است. باید به حواشی و جوانب توجه کرد.
سؤال: حواشی و جوانب در مطالعات سبک زندگی کدامند؟
پاسخ: در سبک زندگیای که ما مطالعه میکنیم، آنچه که به آن پیوند خورده است، تعبیر اسلامی است. وقتی از سبک زندگی اسلامی یاد میکنیم، از یک طرف با تعبیر زندگی و از طرف دیگر با تعبیر اسلامی با تمام وسعتش مواجهیم. در این مطالعه، مؤلفهها باید با توجه به شرایط محیط و عوامل مؤثر در مطالعه، انتخاب و بررسی شوند. در مطالعه سبک زندگی اسلامی، باید سبک زندگی خانوادگی، سبک زندگی اقتصادی، سبک زندگی اخلاقی و تربیتی و … بررسی شود. وقتی صحبت از سبک زندگی اسلامی میشود، تمام این مؤلفهها در آن دخلیند و در کنار هم باید بررسی شوند.
سؤال (خانم دیباجی): شما به سبک زندگی اقتصادی اشاره کردید. الان در جامعه ما، گلوگاههایی وجود دارد که سبک زندگی را تعیین میکند. یکی از آنها، بانکداری و وام است. حضرت آیتا… جوادی آملی فرمودند ۸۰ درصد از مردم ما با وام زندگی میکنند. وام میگیرند تا زندگی را اداره کنند. مسئله وام یک گلوگاه است که عده زیادی از مردم به آن روی آوردند و زندگی خود را براساس آن تنظیم میکنند. بانکها، سود چند برابری را برای بازپرداخت وامها تعیین میکنند. وام گرفته میشود تا لوازم منزل یا مسکن خریداری شود. حال باید دو برابر این وام به بانک برگردانده شود. میخواهم بدانم چقدر زندگی افراد تحتالشعاع این مسئله قرار میگیرد. روان، سلامتی، معاشرتها، خورد و خوراک تحت تأثیر این مسئله قرار میگیرد و سبک زندگیای متناسب با این شرایط شکل میگیرد. اینها را نمیتوانیم از طریق نظرسنجی و پیمایش اندازهگیری کنیم. آیا روشهای دیگری وجود دارد که بتوان این گلوگاهها را به دست آورد؟
پاسخ: وقتی میگویم مسائل حالت مشبک دارند، همین است. بانکداری و وام را که مثال زدید، گلوگاه نیستند. این حلقههایی هستند بر روی هم تأثیر میگذارند. عدهای که وام گرفتند، مطالعه کنید که چرا وام گرفتند. شاید وام گرفتن به دلیل نیاز اقتصادی نباشد، بلکه به دلایل فرهنگی باشد. برخی از افراد به دلایل پرتوقعی و چشم و هم چشمی میخواهند سبک زندگی خود را شبیه سبک زندگی دیگران کنند. مردم وام میگیرند تا امکانات زندگی مناسبی را فراهم کنند. در روایات میخوانیم که از سعادت افراد است که خانه وسیع داشته باشند. این امر با نگاه اولیه اسلامی مطلوب است. ولی در شرایط امروزی اگر خانوادهای ۳ فرزند داشته باشد و بخواهد برای هرکدام یک اتاق در منزل مسکونی خود تهیه کند، تهیه چنین منزلی با توان کاری فرد مرتبط است. چنانچه فردی نتواند با یک شیفت کار، پاسخگوی هزینههای زندگی باشد، باید به شغل دوم بپردازد. این امر موجب میشود تمام اصول زندگیمان تحت تأثیر قرار بگیرد. پدر و مادری که دو شیفت کار میکنند، حوصله لازم برای برقراری ارتباطِ قوی و غنی با فرزندان را ندارند. بُعد تربیتی و اخلاقی هم تحت تأثیر قرار میگیرد و ممکن است در لابهلای مسائل مختلف زندگی، اخلاق و تربیت فراموش شود.
سؤال: چنانچه بخواهیم به مطالعه دقیقتر سبک زندگی اسلامی بپردازیم، مؤلفههای آن کدامند؟
پاسخ: در این زمینه میتوان به مؤلفههای کلی اشاره کرد. برای تبیین و توصیف این مؤلفهها با توجه به مطالعه اسناد و آثار موجود، باید موضوعیابی کرد و به جامعه و اطراف هم نگریست. این بررسیها، بایدها و نبایدهای زندگی را توضیح میدهد که اسلام راجع به آن نظر میدهد. بنده در پژوهش خودم، بعد از دستهبندی موضوعات، به ۳۰ مؤلفه رسیدم. برای آزمونسازی ۳۰ دسته مؤلفه را در هم ادغام کردم تا کار پیمایش سخت و گسترده نشود.
اخلاق اسلامی، خانواده، وضعیت اقتصادی، وضعیت دفاع و امنیت، مسائل اجتماعی و فرهنگی و سیاسی، فعالیت های فیزیکی، بهداشت و درمان، باورهای درونی، عبادات، تفکر و علم آموزی، و … باید به عنوان مؤلفههای سبک زندگی اسلامی بررسی شوند. هنگامی که مؤلفهای مانند مؤلفه خانواده میخواهد مورد بررسی قرار گیرد، زیرمؤلفههای بسیاری را باید در نظر گرفت و در این مطالعه و پژوهش دخالت دارد. مثلاً چه مقدار (چند ساعت) میخوابم، معیارهای میزان خواب کدامند؟ از لحاظ آموزههای دینی و آموزههای بهداشتی، چقدر خواب کافی است؟ چه مقدار غذا میخورم؟ چه قدر زمان برای گفتگو با اهالی خانواده اختصاص میدهم؟ موضوع مورد گفتگو در خانواده چیست؟ آنچه را که باید به فرزندان آموزش دهم، کدامند؟ چه مقدار ساعت به تماشای تلویزیون مینشیم؟ برنامهها چه تأثیری بر من دارند؟ چه ساعتی سر کار میروم و چند ساعت کار میکنم؟ با همکاران چگونه ارتباط برقرار میکنم؟ پولی را که بابت کار کردن به دست میآورم، چگونه هزینه و برنامهریزی میکنم؟ تمامی این سؤالات در زندگی روزمره ما جریان دارد و بر سبک زندگی ما تأثیر میگذارند. حتی اگر خودتان هم به صورت تصادفی مطالعهای بر روی بعضی از افراد داشته باشید و درباره شکل زندگیشان بررسی کنید، بدون اینکه پیمایش تفصیلی انجام دهید، اطلاعاتی پیرامون سبک زندگی افراد به دست میآورید.
سؤال: بعد از اجرای آزمون سبک زندگی اسلامی، شما وضعیت جامعه را چگونه ارزیابی کردید؟ به چه نتیجهای رسیدید؟ با توجه به اینکه رویکردتان، سبک زندگی دینی بود، وضعیت جامعه ایرانی را چگونه ارزیابی کردید؟
پاسخ: یک زمانی است که ما خود را با یک جامعه لائیک مقایسه میکنیم. در این صورت ما با آن جامع فاصله زیادی داریم. فاصله به آن معنا که در طول زمان، خانوادهها و آباء و اجداد ما به اعتقادات اصیل و ریشهای خود پایبند بوده و هستند اما به تناسب آنچه که باور داریم و جزو الگوهای دینی ماست، فاصله ما با الگوهای دینیمان زیاد است. به عبارت دیگر ما با ایدهآل فاصله زیادی داریم.
سؤال: آیا میشود برای ارتقای الگوهای دینی در جامعه برنامهریزی کرد؟ چگونه؟ آیا برای هریک از جنبههای مختلف سبک زندگی دینی باید متولی خاصی را جستجو کرد؟
پاسخ: در درازمدت، برنامهریزیها پاسخگو هستند. ما وقتی میخواهیم الگویی را در جامعه ترویج دهیم، باید برنامهریزی دقیق و سنجیده داشته باشیم. طبیعتاً برای هریک از بخشهای زندگی دینی اعم از اقتصاد، فرهنگ و امثالهم، متولی خاصی نیاز داریم.
سؤال: صداوسیما به عنوان یک جایگاه فرهنگی که فرهنگسازی میکند، در حوزه سبک زندگی باید روی چه مؤلفههایی تأکید داشته باشد؟
پاسخ: صداوسیما باید خانواده را به عنوان اصلیترین مؤلفه، محور برنامهها و برنامهریزیهای خود قرار دهد و تمام مسائل را در قالب خانواده مطالعه کند، منظور این است که اقتصاد را هم در قالب خانواده و نیاز های خانواده بررسی کند، اخلاق و تربیت را نیز با مرکزیت، خانواده مورد توجه قرار دهد، سلامت و بهداشت را نیز از خانواده شروع کند و …. اصیلترین و ریشهایترین جایگاهی که باید تمام برنامهریزیها و سیاستگذاریها را از آن آغاز کرد، خانواده است. خانواده، مقولهای است که میتوانیم به وسیله آن به سایر مقولات هم دسترسی پیدا کنیم و آنها را هم ارزیابی و بررسی نماییم. به عنوان مثال در سریالهای تلویزیونی با محور قرار دادن خانواده میتوان به مسائلی مانند اشتغال، ازدواج و سایر شئون زندگی اشاره کرد. سریالهایی مانند سالهای دور از خانه، یانگوم، خانواده را محور قرار دادند و براساس آن به سایر موضوعات هم اشاره کردند، و فرهنگ خود را به خورد مخاطب داده اند. صداوسیما در درازمدت باید مطالعات نظری و دینی خود را کامل کند و درباره خانواده اسلامی براساس سیر مطالعاتی دینی اطلاعاتی کسب کند و بعد پیرامون مطالعات خود و یافتههای مطالعاتی خود به تولید برنامه بپردازد.
لیکن گمان من این است که صداوسیما هنوز دغدغه زندگی دینی را ندارد و تمام ابعاد سبک زندگی اسلامی را در برنامههای خود پوشش نمیدهد، شاید محدودیت هایی داشته باشد، مثلا نیروی انسانی متخصص کم داشته باشد، به لحاظ هزینه های سنگینِ کارها تحت فشار باشد، یا حتی بسیاری از مطالعات دینیِ مورد نیازش توسط عالمان انجام نشده باشد، اما در هر صورت آنچه اکنون هست، ما و جامعه ما را به سوی سبک زندگی اسلامی رهنمون نمی شود.
سؤال: آیا در مطالعاتی که انجام میدهیم باید شرایط بومی هم مورد توجه باشد؟
پاسخ: بله، با توجه به شرایط منطقهای، آداب و رسوم، سنن و زبان به ترویج سبک زندگی دینی بپردازید. سبک زندگی اسلامی، الزاما به معنی نادیده گرفتن آداب و سنن، هنجارها، عادتواره های ملی نیست؛ بلکه حتی آداب و رسوم اقوام مختلف در کشور خودمان را نباید نادیده بگیریم؛ آنها الزاما از نظر اسلام منفی تلقی نمی شوند، بلکه تنوع و رنگارنگیِ مطلوبی را ارائه می کنند، ما اسلامی بودن را در مباحث ریشه ای و اساسی لازم است حفظ کنیم.
سؤال: فاصله جامعه را از سبک زندگی دینی چگونه تبیین میکنید؟
پاسخ: در ابتدا گفتم که صداوسیما از این نوع سبک زندگی (دینی) فاصله دارد، اما باید اضافه کنم که علاوه بر این نهاد، حوزههای علمیه، دانشگاهها و مدارس و حتی مهد کودکها هم به این مقوله توجه چندانی ندارند و در برنامهریزیهای خود از سبک زندگی دینی غفلت ورزیدهاند.
ثبت دیدگاه